جدول جو
جدول جو

معنی بلل کوه - جستجوی لغت در جدول جو

بلل کوه
روستایی در منطقه ی مرزن آباد چالوس
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

نام آبادیی در چالکرود تنکابن مازندران. رجوع به ترجمه سفرنامۀ مازندران و استرآباد رابینو چ 1336 هجری شمسی بنگاه ترجمه و نشر کتاب ص 143 شود
لغت نامه دهخدا
(بَ صَ)
دهی از دهستان گلیجان شهرستان شهسوار. سکنۀ آن 150 تن. آب از رودخانه چالکرود. محصول آنجا برنج و مرکبات. شغل اهالی آن زراعت. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(پَ لَ)
نام یکی از دیه های کلاررستاق. (سفرنامۀ مازندران و استراباد رابینو ص 108)
لغت نامه دهخدا
دهی است از بخش دهدز شهرستان اهواز که در 30 هزارگزی جنوب باختری دهدز برکنار راه مالرو جرخاله به قلعه تل واقع است، ناحیه ایست کوهستانی و دارای آب و هوای معتدل و 160 تن سکنۀ لری و بختیاری، آب آنجا از چشمه و قنات تأمین میشود، محصول عمده آن غلات و لبنیات و صیفی و شغل مردمش زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان گیوه چینی وراهش مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
نام جلگه ایست که شهر فسا در آن افتاده است، (فارسنامۀ ناصری)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان میان آب بخش مرکزی شهرستان اهواز، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)، رجوع به کعب عمر شود، فاصله بین دو در، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(بَ رَ)
دهی است از دهستان اشکور سفلی بخش رودسر شهرستان لاهیجان. سکنۀ آن 260 تن. آب آن از چشمه سار محلی و محصول آن غلات، بنشن، ارزن، فندق و گردو است. (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(دِ)
نام بادی که در بابل سر و نواحی آن از آغاز شبانگاه تا بامداد وزد و در اول گرم و سپس خنک باشد. در تابستان هوا را خنک و در زمستان سرد کند، طمطراق و رجزخوانی:
یکی نامه بنوشت پر باد و دم
سخن گفت هرگونه از بیش و کم.
فردوسی.
یکی نامه بنوشت باباد و دم
که قیصر چرا کرد با من ستم.
فردوسی.
کجا خواهران جهاندار جم
کجا نامداران با باد و دم ؟
فردوسی.
، لاف. دعوی باطل:
یکسره میره همه باد است و دم
یکدله میره همه مکر و مریست.
حکیم غمناک (از فرهنگ اسدی).
، اشتلم:
فریدون فرخ که با داغ و درد
بگیتی درون دیده پرآب کرد...
ز تور و ز سلم آمد این باد و دم
که بر ایرج آمد از ایشان ستم.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
(کُ تَ مَ)
دهی است از دهستان بابالی، بخش چقلوند شهرستان خرم آباد. جلگه ای و سردسیر. سکنه 120تن. آب آن از چشمۀ سیاه چل. محصول آنجا غلات و لبنیات وپشم. شغل اهالی زراعت و گله داری. صنایع دستی زنان سیاه چادربافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(کَ لِ)
از کوههای ناحیۀ کرمانشاهان است و از ارتفاعات جبال پیشکوه بشمار می رود. (از جغرافیای غرب ایران ص 26 و 29)
لغت نامه دهخدا
(گِ گَ)
دهی است از دهستان لنگا از شهرستان شهسوار واقع در 23000گزی جنوب خاوری شهسوار و1000گزی جنوب راه شوسۀ شهسوار به چالوس. هوای آن معتدل و دارای 65 تن سکنه است. آب آن از رود خانه کاظم رود و محصول آن برنج و چای است. شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
تصویری از بند کوه
تصویر بند کوه
کوه مانند حصار و بارو
فرهنگ لغت هوشیار
روستایی از شهرستان رامسر، بصل کو
فرهنگ گویش مازندرانی
فنی است در کشتی که کشتی گیر به طور ناگهانی دست حریف را به
فرهنگ گویش مازندرانی
روستایی از دهستان بیرون بشم کلاردشت
فرهنگ گویش مازندرانی
کوهی در بیست و شش کیلومتری جنوب شهرستان کتول که ارتفاع
فرهنگ گویش مازندرانی